مراسم شبهای قدرِ ماه مبارک رمضان فرصتی برای شب زندهداری با هدف دعا و نیایش و انجام مناسک خاص خود است؛ با این وجود گاهی عمل به این فرایض دینی با فرهنگ عامه، آمیخته شده و سبب ایجاد رسومی متفاوت برای شبهای قدر در هر نقطه از کشور شده است.
به گزارش مادوند، برای شبهای ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان به عنوان شبهای قدر، اعمال مشترکی از جمله خواندن نمازی مخصوص این شبها، غسل کردن، تلاوت سورههایی از قرآن کریم و… مشخص شده است. مهمترین دعایی که برای هر سه شبِ قدر توصیه زیادی به خواندن آن شده است، دعای جوشن کبیر است که با نیت مشترک «مشکلگشایی» در شهرها و روستاهای مختلف با شیوههای متفاوت خوانده میشود.
«ریسمان گرهزدن» یکی از رسوم شبهای قدر است که در نقاط مختلفی از کشور از جمله شیراز، یزد، سقز، سمنان، مازندران و… اجرا میشود. برای اجرای این رسم، زنان هنگام خواندن دعای جوشنکبیر و تکرار بند «سُبْحانَکَ یا لٰا الٰهَ الّا اَنْتَ اَلغَوثَ اَلغَوثَ خَلِّصْنا مِن النّارِ یا رَبِّ» یک گره به نخ یا ریسمانی که در دست دارند میزنند و با پایان یافتن قرائت این دعا، ۱۰۰ گره بر نخ باقی میماند.
کسانی که این رسم را اجرا میکنند معتقدند این ریسمان، گرهگشای برخی مشکلات خواهد بود، از جمله آنکه اگر آن را به گردن دختری دمِبخت بیندازند، بختش باز میشود، اگر به گردن دیگر افراد بیاویزند از خطرها در امان خواهند بود و یا حتی این ریسمان میتواند مشکل نازایی زنان را برطرف کند! خرافاتی که به نظر میرسد سعی شده در قالب اجرای یک فرضیه دینی، وجهی از مقبولیت به خود گیرد.
اعتقاد به بختگشاییِ این ریسمان صدگِره برای دختران، در استان سمنان هم وجود دارد.
برخی زنان مسنتر شیرازی نیز این نخ را عاملی برای کاستهشدنِ فشار قبر میدانند و از آن به دقت نگهداری میکنند تا پس از مرگ در میان کفنشان گذاشته شود.
اجرای این رسم و علت انجام آن در شهرستان سقز اندکی متفاوت است. زنان سقزی بر نخِ پنبهای سفید رنگی که یک دختر تابیده باشد، دعای جوشنکبیر میخوانند و پس از بندهای تکرارشوند به آن گره میزنند. آنها این خرافه را پذیرفتند که نخ حکم طلسم دارد و آن را برای دفع چشمزخم از آن اسفاده میکنند!
البته خواندن دعای جوشنکبیر با هدف مشکلگشایی، تنها بر روی نخ متداول نبوده است. در برخی از شهرهای استان سمنان، زنان همزمان با خواندن دعای جوشن کبیر بر ظرفی حاوی آب و زعفران، میدمند و از این آب به عنوان تبرک استفاده میکنند. نکته قابل توجه این است که اجرای چنین رسمی تنها محدود به این آب و زعفران نیست. در برخی از شهرها در هنگام خواندن بندهای دعای جوشن کبیر بر نبات، نقل یا قند میدمند و معتقدند که میتوانند آن را برای شفای بیماران و تبرک نگه دارند.
در برخی روستاهای آذربایجان شرقی نیز از طرف بانی مراسم شب احیا و آنهایی که نذری دارند، مقدار زیادی حبه قند تهیه میشود تا هنگام خواندن دعای جوشنکبیر به حبهقندها بدمند. با پایان مراسم مقداری از قندها را میان افراد تقسیم میکنند چرا که معتقدند هر کس این قندها را بخورد، از تمام درد و رنجها در امان میماند. با مابقی قندها نیز شربت درست میکنند و آن را بین اهالی روستا پخش میکنند. در نهایت مقداری از خاکِ قند باقی مانده را هم به گلهها و احشام میپاشند چراکه تصور میکنند با این کار احشام تا ماه رمضان بعدی از هر بلایی در امان خواهند بود.
اهالی بوشهر نیز هنگام خواندن دعای جوشن کبیر توسط جمعیت حاضر، رشته تسبیح الغوث (بند تکرار شونده از دعای جوشنکبیر) را در سطل بزرگ آب الغوث میچرخانند و پس از اتمام دعا، این آب را که هزار اسم مبارک خداوند بر آن خوانده شده است با نیت تبرک، بین جمعیت تقسیم میکنند.
در گذر زمان، اجرای این رسوم، دستخوش تغییراتی شده است، اما بازهم به شکل کمرنگ در نقاطی از کشور اجرا میشود. هرچند گاهی به نظر میرسد که برخی از آنها، به چیزی شبیه خرافات تبدیل میشوند و ممکن است اجرای آنها و نرسیدن به خواسته و حاجت بتواند آثار مخربی به همراه داشته باشد.
پینوشت: در بخشهایی از این گزارش از اطلاعات کتاب «رمضان در فرهنگ مردم» نوشته سیداحمد وکیلیان استفاده شده است.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه