هدیه نوروزی امام رضا (ع) برای رزمندگان
11 فروردین 1403 - 1:54
شناسه : 291266
0

بعد از آن‌که دعای تحویل سال را خواندیم، بچه‌ها آرام نمی‌شدند. تلاش من هم برای آرام کردن آن‌ها بی‌فایده بود. با گریه و زاری عجیب می‌گفتند: «امام رضا (ع) برای ما هدیه فرستاده! آن را می‌بوسیدند و روی چشم خود می‌گذاشتند.» به گزارش مادوند، حجت‌الاسلام‌ عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی‌فقیه در قرارگاه قدس در دوران […]

ارسال توسط :
پ
پ

بعد از آن‌که دعای تحویل سال را خواندیم، بچه‌ها آرام نمی‌شدند. تلاش من هم برای آرام کردن آن‌ها بی‌فایده بود. با گریه و زاری عجیب می‌گفتند: «امام رضا (ع) برای ما هدیه فرستاده! آن را می‌بوسیدند و روی چشم خود می‌گذاشتند.»

به گزارش مادوند، حجت‌الاسلام‌ عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی‌فقیه در قرارگاه قدس در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به بیان خاطره‌ای کوتاه از حال و هوای رزمندگان در ایام نوروز در جبهه پرداخته که به مناسبت سال نو منتشر می‌شود:

«اولین عید نوروزی که در جبهه بودم، نوروز سال ۱۳۶۰ بود. رزمنده‌ها از حرم علی بن موسی‌الرضا (ع) هدیه‌ای آورده و در هتل پرشین مراسمی گرفته بودند.

بعد از آنکه دعای تحویل سال را خواندیم، بچه‌ها آرام نمی‌شدند. تلاش من هم برای آرام کردن آن‌ها بی‌فایده بود. با گریه و زاری عجیب می‌گفتند: «امام رضا (ع) برای ما هدیه فرستاده! آن را می‌بوسیدند و روی چشم خود می‌گذاشتند.»

چه حالی داشتیم آن شب و چه دعا و توسلی خواندیم. من آنجا این روایت را برایشان خواندم که کل یوم لایعصی الله فیه فهو عید (هر روزی که در آن معصیت نشود، آن روز عید است) و گفتم: بهترین دوران و بهترین عید برای شما، همینه که توی جبهه هستید.»

منبع:

موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۶۹، ۷۰

انتهای پیام

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

WeCreativez WhatsApp Support
همکاران ما آماده دریافت نکته نظرات ، پیام و اخبار شما هستند.
با ما در تماس باشید ...👋