نباید از وجه رسانه‌ای شعر غفلت کنیم
11 فروردین 1403 - 1:53
شناسه : 291216
0

مصطفی محدثی خراسانی با بیان اینکه نباید از وجه رسانه‌ای شعر غفلت کنیم، می‌گوید: شعر ظرفیت‌ فراوانی برای برنامه‌سازی دارد اما تنها بهره‌برداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازل‌ترین سطح استفاده از شعر است. این شاعر که در دیدار مقام معظم رهبری با شاعران حضور داشت، در گفت‌وگو با مادوند، […]

ارسال توسط :
پ
پ

مصطفی محدثی خراسانی با بیان اینکه نباید از وجه رسانه‌ای شعر غفلت کنیم، می‌گوید: شعر ظرفیت‌ فراوانی برای برنامه‌سازی دارد اما تنها بهره‌برداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازل‌ترین سطح استفاده از شعر است.

این شاعر که در دیدار مقام معظم رهبری با شاعران حضور داشت، در گفت‌وگو با مادوند، درباره سخنان ایشان در این دیدار سالانه، درباره کارکرد رسانه‌ای شعر در دنیای امروز، اظهار کرد: اگر بخواهیم در طول تاریخ تعریف روشن و مشخصی از هویت اسلامی و ایرانی خودمان یعنی یک انسان شرقی ایرانی مسلمان داشته باشیم، طبیعتاً فقط در آینه شعر ما قابل‌ مشاهده است. شعر عصاره تمام آمال، آرزوها، نگرش‌ها، احساسات و اندیشه‌های ما در طول تاریخ بوده است. شعر تنها رسانه‌ای بوده که در طول تاریخ هم فرهنگ‌سازی می‌کرده و هم فرهنگ را نسل به نسل منتقل می‌کرده است.

  او سپس گفت: در دوره کنونی علی‌رغم اینکه شعر رقبای جدی‌ای خصوصاً در حوزه دیداری مانند سینما پیدا کرده است، کماکان کارکرد اصولی، مبنایی و زیرساختی خود را در فرهنگ ما دارد و بسیاری از هنرهای دیگر به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از شعر تأثیر می‌گیرند. شعر به هنرهای دیگر نگاه تازه‌ای می‌دهد و افق تازه‌ای را فرارویشان می‌گذارد و به آن‌ها برای کشف مضامین جدید الهام می‌دهد.

  محدثی خراسانی با بیان اینکه شعر هنر عمومی و فراگیر ماست، افزود: یکی از دلایل این موضوع این است که شعر با زبان و مفاهیم سروکار دارد؛ زبان و مفاهیم بین ایرانی‌ها مشترک است و همه کسانی که به زبان فارسی صحبت می‌کنند به نحوی با شعر مرتبط‌اند.

زبان فارسی زبان شعر است

  این شاعر با بیان اینکه زبان فارسی زبان شعر است، ادامه داد: اگر حرف‌های عادی و معمول مردمان کوچه و بازار و حتی مردمان روستاها را از نظر ادبی تجزیه‌وتحلیل کنیم، می‌بینیم مردمان ما چقدر از عناصر شعر در گفت‌وگوهای خود استفاده می‌کنند؛ مثلاً پیش می‌آید که کسی از دست فردی دیگر عصبانی است و زمانی که می‌خواهد نفرین کند، می‌گوید «الهی جوان‌مرگ شوی»؛ در منطقه تربت‌جام این اصطلاح را می‌گویند «الهی نهال‌شکن شوی»؛ یعنی در واقع زمانی که هنوز نهال هستی بشکنی، آن‌ها تعبیر جوانمرگی را شاعرانه مطرح می‌کنند و ازاین‌دست تعابیر بسیار در میان مردمان است.

  او با تأکید بر اینکه نباید از وجه رسانه‌ای شعر غفلت کنیم، اظهار کرد: رسانه ملی می‌تواند از ظرفیت شعر برای برنامه‌سازی‌های مختلف استفاده کند؛ اما تنها بهره‌برداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازل‌ترین سطح استفاده از شعر است. شعر ظرفیت فراوان‌تری دارد و می‌شود کارهای فراوان‌تری کرد.

 محدثی خراسانی درباره ضرورت تقویت حافظه شعری از دوران کودکی و این‌که به نظر می‌رسد نسل جوان توجه کمتری به شعر دارد، نیز اظهار کرد: ارزیابی من این است که شعر در سال‌های اخیر رواج خوبی خصوصاً در نسل جوان داشته، چه در مقام شاعر که شاعران جوان فراوانی داریم و چه کسانی که شعر را گوش می‌کنند و مخاطب شعر هستند. در نقد ادبی قبل از انقلاب ترکیب «شعر جوان» را نداشتیم؛ زیرا نسل جوان گرایش زیادی به شعر نداشت که این ترکیب ساخته شود، این ترکیب بعد از انقلاب ساخته شده که نشان از گرایش نسل جوان به شعر دارد.

از رساتر شدن زبان تا رسیدن به تعادل

  او سپس توضیح داد: ضرورت اینکه شعر در کتاب‌های درسی از دوران کودکی فراوان باشد و کودکان شعر حفظ کنند، این است که اگر بچه‌ها بیشتر با شعر سروکار داشته باشند، زبانشان قوی‌تر می‌شود، قدرتشان برای بیان احساس و اندیشه‌شان بیشتر می‌شود، واژگان بیشتری در اختیارشان قرار می‌گیرد و با گستره واژگانی که خواهند داشت، سرعت انتقال ذهنشان زیادتر می‌شود و زمانی که بخواهند مطلبی را بنویسند یا بیان کنند، گنجینه عظیمی از مفاهیم، واژگان، کنایه‌ها و استعاره‌ها را در اختیار دارند و این موضوع به رساترشان بیان احساسات و اندیشه‌شان کمک می‌کند.
 

 این شاعر خاطرنشان کرد: حفظ شعر بخصوص شعر کلاسیک موزون ناخودآگاه به موزون شدن خود انسان کمک می‌کند تا به تعادل برسد؛ همان‌طور که دو مصرع یک بیت، دو کفه ترازویی هستند که شعر را به تعادل می‌رسانند، حفظ شعر کمک می‌کنند انسان در وجود و رفتارش میانه‌رو، متعادل و متوازن باشد. بر اساس تجربه شخصی می‌گویم این موضوع تأثیرات جانبی حفظ شعر بر انسان است.

شعر و پاسداشت زبان فارسی

  او درباره اینکه آیا حفظ شعر باتوجه‌به گسترش دایره واژگانی به پاسداشت زبان فارسی هم کمک می‌کند، اظهار کرد: زمانی که پدیده، تکنولوژی و مفهومی از کشورهای دیگر وارد کشور ما می‌شود اگر از همان ابتدا دروازه‌بانی نشود، تبعات خواهد داشت. اگر از همان ابتدا که موبایل وارد کشورمان شد، و قبل از اینکه واژه «موبایل» سر زبان‌ها بیفتد، دروازه‌بانی درستی داشتیم، این واژه رایج نمی‌شد. زمانی که مفهوم و تکنولوژی وارد کشورمان می‌شود و سر زبان‌ها می‌افتد تازه به فکر می‌افتیم که معادل‌سازی کنیم؛ اما زمانی که واژه‌ای جا می‌افتد اگر چندین معادل هم بسازید، جاافتادن معادل و پاک‌شدن واژه بیگانه دشوار می‌شود. فرهنگستان و نظام فرهنگی ما باید رصد کند و هوشیار باشد که چه چیزی وارد کشور می‌شود و از همان ابتدا نگذارد اصطلاحات بیگانه متداول شود.

  محدثی خراسانی در ادامه بیان کرد: شعر به غنی‌شدن زبان و ترکیب‌سازی و معادل‌سازی کمک می‌کند و با غنی‌شدن ذهن از واژگان و ترکیبات باعث می‌شود مردم برای بیان مفاهیم و اندیشه‌های خود به اصطلاحات خارجی نیازمند نشوند و بتوانند با واژگان فارسی و بهره‌مندی از ظرایف زبان فارسی مفاهیم موردنظر خود را به زبان فارسی بیان کنند.

غفلت از ظرفیت‌های زبان فارسی

 او یادآور شد: انسان افکار، احساسات و اندیشه‌های ظریف و عمیقی دارد که همه زبان‌ها توان بیان آن‌ها را ندارند. باید زبان این ظرفیت را داشته باشد تا با ظرافت و موشکافی ذهن انسان را بیان کند و زبان فارسی توانسته این کار را بکند؛ اندیشه‌های عمیق، ژرف، تودرتو و لایه‌لایه حافظ و مولانا را چه زبانی می‌توانسته با آن عمق و ژرفا بیان کند؟ گوته برای ‌آنکه ظرافت‌های ذهن و عمق اندیشه حافظ را درک کند، تجریدی را که حافظ تجربه کرده و یا قیدی که حافظ در کوران سرودن شعر تجربه کرده، درک کند زبان فارسی را یاد می‌گیرد زیرا نمی‌تواند با ترجمه به آن دست پیدا کند. زبان فارسی ظرفیت بیان ظریف‌ترین، دقیق‌ترین و مویرگی‌ترین احساسات و اندیشه‌های بشری را داشته است و هیچ زبانی این ظرفیت ندارد؛ اما ما باز هم از این ظرفیت غافل هستیم.

 محدثی خراسانی درباره ضعف ترجمه ادبیات ایران، چه شعر و چه داستان به‌ویژه ادبیات‌ معاصر به زبان‌های دیگر، گفت: نظام فرهنگی ما، نظام بسیار فشلی است و هیچ راهبرد و برنامه درازمدتی برای این موضوع ندارد. آنچه از گذشتگان ما ترجمه شده، خارجی‌ها خودشان این کار را کردند؛ نیکلسون مثنوی را ترجمه کرده، ادوارد براون به خیام و گوته به حافظ عنایت داشته‌اند وگرنه ما هیچ تلاشی در این زمینه نکرده‌ایم، در واقع دیگران متوجه شدند چه گنجینه‌هایی در اینجا هست و آمدند و گنجینه‌ها را ترجمه کردند. در دوره معاصر از ادبیات کشورهای دیگر ترجمه شده اما از ادبیات خودمان این اتفاق نیفتاده مگر اینکه ناشر و مترجمی آن‌هم با نگاه اقتصادی چیزی را ترجمه کرده باشد وگرنه دولت برنامه‌ای در این زمینه ندارد. همان‌طور که در جلسه دیدار رهبری گفته شد، ما نیازمند «نهضت ترجمه» هستیم تا حرکت عظیم، راهبردی و هدفمندی تعریف‌ شده و آثاری انتخاب شود و مترجمان شایسته‌ای به کار گرفته شوند و کار بزرگی صورت بگیرد تا بتواند عقب‌افتادگی و بی‌توجهی را جبران کند. تا جایی که می‌دانم نهادهای کلان فرهنگی به فکرشان نرسیده چنین کاری کنند، چه رسد به این‌که کاری کرده باشند.

 انتهای پیام
 
 
 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

WeCreativez WhatsApp Support
همکاران ما آماده دریافت نکته نظرات ، پیام و اخبار شما هستند.
با ما در تماس باشید ...👋