در دنیای رقابت آمیز عصر حاضر، کلیه دولتها به انحای مختلف می کوشند موجبات هرچه بیشتر رفاه و آسایش ملتهای خویش را فراهم نمایند بر این اساس هر دولتی که در عرصه های ملی و بین المللی بیشتر بتواند ایفای نقش نموده ودر صحنه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و … فعال تر عمل نماید به موفقیت بیشتری دست خواهد یافت.
نقش و تاثیر مالیات بر توسعه خدمات آموزشی
از اینرو دولتها برای رسیدن به جاده رشد و توسعه ناگزیرند که بر مرکب اقتصاد سوار شده و طی طریق نمایند. بی شک اگر این مرکب بطور صحیح و دقیق عمل ننماید، نمی تواند ما را به سر منزل مقصود برساند. بدین منظور قبل از هر چیز می بایست به شناسایی ملزومات و متغییرهائی که موجب کندی یا توقف آن می گردد پرداخته، تا پس از برطرف نمودن معایب و اصلاح آنها بتوان با شتاب بیشتری به حرکت خود ادامه داد. با توجه به این موضوع، از مهمترین موانع قابل ذکر می توان به تورم، بیکاری، رکود، عدم توزیع درآمد و ثروت در جامعه و … اشاره داشت که ممکن است گاهی خود در اثر نوسانات و بحرانها ایجاد شده و گاه نیز توسط دولتهای استکباری به سایر کشورها تحمیل گردد. صاحبنظران و اقتصاد دانان بر این باورند که ارتقاء شاخص هائی همچون بهداشت، امنیت، آموزش و… از نشانه های بارز توسعه یافتگی و نماد رشد جوامع محسوب گشته، از اینرو تمامی تلاشها و کوششهای بشری در پیشبرد دانش و دستیابی به عرصه ها و یافته های نوین علمی حتی در حیطه صنعت و فناوری صرفا جهت ایجاد زمینه ارتقاء کیفیت زندگی و آسایش آنان طراحی و اجرا گردیده به گونه ای که امروز توسعه یافتگی ملل تنها با ارزیابی شاخص های مذکور قابل قیاس بوده و با اتکا به این شاخصها می توان رشد صنعتی، اقتصادی را پیش بینی نمود. اهمیت و جایگاه شاخص های فوق ( بهداشت، آموزش،…) در رشد و توسعه اقتصادی، دولتها را بر آن داشته است که بخش عمده ای از بودجه کشور را به موارد مذکور اختصاص دهد. در این بررسی تلاش خواهد شد به یکی از شاخص هایی که در رشد و توسعه نقش مهمی را ایفا می کند، اشاره داشته و از بیان سایر شاخصها بمنظور پرهیز از اطاله کلام خودداری می گردد. در شرایط کنونی توسعه علوم و فنون از یکسو و افزایش جمعیت از سوی دیگر ضرورت آموزش و یادگیری افراد را بیش از هر زمان دیگر موجب شده است اما نکته قابل تأمل این است که در حال حاضر هزینه های آموزشی برخلاف زمانهای گذشته بدلیل تنوع وسایل و تجهیزات آموزشی و نیز ابعاد وسیع علوم و فنون بسیار سنگین و سرسام آوری می باشد. با توجه به اینکه دولتها وظایف و مسئولیتهای گوناگونی از جمله تامین امنیت، بهداشت، آموزش و … بر عهده داشته و از آنجائیکه همه روزه دامنه این مسئولیتها ابعاد گسترده تری نیز پیدا می کند سبب شده است که آنان هزینه های گزافی را متحمل گردند. در سالهای اخیر دولتها برای تامین هزینه های کشور می کوشند از منابع مختلف درآمدی بهره مند گردند. بدین ترتیب که یک قسمت از درآمدهای دولت از طریق استقراض و بخش دیگر از اموال خالصه جات دولت و بهره برداری از منابع طبیعی و تصدی اعمال انتفاعی و درآمد حاصل از خدمات مختلف بدست می آید. معذالک مهمترین منبع درآمدی دولت از طریق وصول مالیاتها تامین می گردد. مالیات در واقع قیمتی است که افراد در مقابل استفاده از خدمات دولتی می پردازند براین اساس بایستی متناسب با استفاده ای که از خدمات دولتی می گیرند مالیات بپردازند. با بررسیهای بعمل آمده ملاحظه می شود که وظایف و مسئولیتهای دولتها علاوه بر آنکه برای آنان بار مالی به همراه داشته، در عین حال نیز با روند صعودی مواجه است. در حالی که منابع درآمدی دولتها یا ثابت بوده و یا گاهی با کاهش چشمگیری روبرو می باشد. از آنجائیکه مالیات یکی از منابع درآمدی پایدار محسوب می گردد. از اینرو دولتها می توانند برای تامین هزینه های خویش از این منبع بخوبی کمک گرفته و حتی در هنگامی که هزینه های دولت افزایش می یابد، مالیات می تواند بهترین وسیله تامین کننده هزینه ها واقع گردد. در چند دهه گذشته در کشور ما دولتها عمدتاً منابع درآمدی خود را از طریق فروش نفت تحصیل می نمودند واز سایر منابع درآمدی همچون مالیات بشدت غافل بودند. از اینرو مردم نیز هیچگونه اعتقاد و باوری به پرداخت مالیات از خود نشان نمی دادند تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسئولان و کارگزاران نظام بر آن شدند تا برای استقلال هر چه بیشتر کشور از سایر منابع درآمدی نیز بهره مند گردند از اینرو مالیات بتدریج جایگاه خود را در عرصه اقتصادی پیدا نمود، بطوریکه هر سال نسبت به سال قبل سهم بیشتری از منابع درآمدی از مالیات تامین می گشت. با وجود اینکه در حال حاضر دولتمردان برای مالیات اهمیت ویژه ای را قائل هستند مع ذالک هنوز نگرش آحاد جامعه نسبت به مالیات در مقایسه با گذشته تغییر چندانی ایجاد نکرده و کماکان آنان تلاش دارند به نحوی از مالیات بگریزند. برای تغییر نگرش افراد جامعه در خصوص یک موضوع و نهادینه کردن آن لازم است در آن مورد فرهنگ سازی صورت گیرد مقوله مالیات نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای انکه مودیان به پرداخت داوطلبانه مالیات ترغیب شوند، می بایست فرهنگ مالیاتی ارتقاء یابد. بدون تردید مهمترین عامل تأثیرگذار در ایجاد این اعتماد و اقناع افکار عمومی، معرفی مصادیق عینی مصرف مالیات است. بعبارت دیگر خودباوری و اعتقاد مودیان به پرداخت مالیات هنگامی به منصه ظهور می رسد که آنان بتوانند آثار آنرا بطور ملموس مشاهده نمایند. بنابراین نهادینه شدن چنین باور و اعتقادی در اذهان و افکار مودیان موجب می گرددکه آنان برداشتهای اشتباه پیشین خود را نسبت به مالیات کنار گذاشته و مالیات را بعنوان یک تکلیف تلقی نمایند. ناگفته نماند که بین باور و اعتقاد مردم به مالیات و دستاوردهای آن رابطه مستقیمی وجود داشته بدین معنی که مودیان با مشاهده پروژه های عمرانی و طرحهای آموزشی و … در کشور تمایل بیشتری به پرداخت مالیات از خود نشان می دهند. نکته ای که ذکر آن لازم به نظر می رسد این است که پروژه ههای عمرانی و زیربنائی معمولا حداکثرظرف ۵ سال قابل بهره برداری می باشد در حالیکه اموری که به فرهنگ و فرهنگ سازی مربوط می شوند، برای آنکه بتواند بخوبی در ضمیر و افکار افراد جامعه نهادینه گردد می بایست آن مقوله از دوران کودکی مورد آموزش و فرهنگ سازی قرار گرفته از اینرو چه بسا ممکن است برای نهادینه کردن یک موضوع در جامعه و فرهنگ سازی ۳۰ تا ۴۰ سال زمان نیاز باشد بر همین اساس خدمات آموزشی نسبت به سایر خدماتی که دولت ارائه می دهد از اهمیت بیشتری برخودار می باشد زیرا دولت بموجب اصل سی ام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موظف است که طیف وسیعی از اقشار جامعه که معمولاً بین سنین واجب التعلیمی (۷ سالگی) تا دوران نوجوانی و جوانی می باشند تحت پوشش قرار داده و آموزشهای مورد نیاز را بصورت رایگان به آنان ارائه نماید. بنابراین شایسته است دولتها بخش اعظمی از منابع درآمدی که عمدتاً از طریق مالیات تأمین می شود به توسعه خدمات آموزشی اختصاص دهند زیرا با اتخاذ چنین سیاستهائی اولا آحاد جامعه به عینه می توانندآثار مالیاتهای پرداختی خویش را ملاحظه نموده که این امر در ارتقاء فرهنگ مالیاتی بسیار تأثیرگذار بوده و مودیان مالیاتی با تمکین بیشتری به پرداخت مالیات اقدام می نمایند. ثانیا ً توجه بیشتر به توسعه خدمات آموزشی در بودجه سالانه کشور این امکان را فراهم می آورد که با طرح مالیات در کتب درسی و تعلیم آن در سطوح مختلف این مقوله بصورت یک باور در اذهان اقشار جامعه نهادینه شده، بطوریکه پرداخت مالیات بعنوان یک تکلیف تلقی گردد.
ثبت دیدگاه